دوشنبه ۱۳۸۹/۰۶/۱۵ | 15:41 | جهان جمشیدی -
لکها مردمان سخت کوش زاگرسند.مردمانی که بی شک شبیه ترین به ایرانیان باستانند با توجه به مقایسه رفتاری وشکل وقیافه ی آنها با تعاریفی که از ایرانیان در تاریخ مانده است.زبانشان لکی می باشد که از زبانهای باستانی است .بنابر دلایلی این زبان در ادوار گوناگون تحت نام کردی-لری مستور مانده که باوری بس غلط بوده است. لکی زبانی مستقل است. شهر های مهم لک زبان1-کوه دشت2-نورآباد3-الشتر4-هرسین-اکثریت شهر خرم آباد-اکثریت شهر کرمانشاه وآبدانان وخانقین وسلیمانیه در عراق و.....
دانشمندان وشاعران فراوانی بدین زبان نوشته اند وسروده اند. مانند1-ملا پریشان2-ملا منوچهر کولیوند3-ترکه میر آزادبخت4-نوشاد طرهانی5-وملایان فراوان دیگر
پراکندگی مردم لک در استانهای لرستان-کرمانشاهان-ایلام-همدان وسایر نقاط ایران <منبع:http://lavanen.blogfa.com/>
تبارشناسی
منابع گوناگون نظرهای گوناگونی را در مورد تبار زبانی لکی ارائه میدهند. اینگونه به نظر میآید که لکی از هر دو زبان کردیتبار و لریتبار عناصری داراست.
اینگونه به نظر میآید که روند اخذ هویت کردی که از سدهها پیش مردم گوران مناطق اردلان (به مرکزیت سنندج) و سرزمین کرمانشاه در بر گرفت،در منطقه لکنشین تکمیل نشده و باعث مناقشهآمیز بودن موضوع تعلق قومیتی لکها شدهاست.
نظریه کردیتبار
لهجه های جنوبی کردی یا (جنوب شرقی) شامل تعداد زیادی لهجه های منفرد و متفاوت نظیر (کرمانشاهی، کلهری، سنجابی، لکی فیلی در استانهای کرمانشاه، کردستان ، ایلام و لرستان در غرب ایران و نیز در شرق عراق می باشند.
دائرةالمعارف بریتانیکا لکی را لهجهای از زبان کردی نام می برد.و شماری دیگر از منابع نیز لکی را در شاخه زبانهای کردی از شاخه زبانهای ایرانیتبار غربی قرار داده است همچنین در کتاب "دائرةالمعارف اسلام" به قلم H. A. R. Gibb آمده است که: در لرستان (منظور ایالت قدیمی لرستان است) برخی اقوام کرد (قبایل لک در شمال و همچنین در بین فیلی ها, ایل محکی) زندگی می کنند
دهخدا در مورد لکها و لهجه لکی می نویسد: کردهای لکی در لرستان ساکن و خوش هیکل و تنومندند. رنگ آنها گندمی و مویشان سیاه یا خرمایی تیرهاست. لهجه لکی؛ لهجهای از زبان کردی که مردم هرسین و توابع بدان سخن گویند. دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز، لکی را لهجهای از زبان کردی دانسته است؛زبانشناس کانادایی آنونبی نیز در مورد لکی نوشته است که نظر فتاح را قبول دارد که لکی را در میان زبان های کردی طبقه بندی کرده است.
به گفته یکی از منابع، ترکیب و واژههای لکی به طور گستردهای به لری، که خود یکی از زبانهای فارسیتبار و زیرشاخه زبانهای جنوب غربی-ایرانی است، تغییر کردهاند. ولی ساختار اصلی دستوری و افعال لکی «همانند دیگر لهجههای کردی» در زمره زبانهای شمال غربی ایرانی قرار میگیرد. این ارتباط همچنین با مشاهده بقایای ساختار کنایی (ارگاتیو) در لکی که یک عیار زبان کردی است تصدیق میشود. بنابراین اصولاً زبان لکی شبیه به کردی و از لری متفاوت است.
نظریه لریتبار
نظریات غیرزبان شناسی:
مردمان لک زبان یکی از اصیل ترین مردمان ایرانی هستند که با اینکه از قدیم الایام یکی از شاخه های اصلی قوم لر محسوب می شده اند ولی برخی سه فرضیه دال بر لر بودن ،کرد بودن و قومیت مستقل بودن آنها مطرح کرده اند .در این مطلب شواهدی از منابع معتبر قدیم و جدید کردی،لری و ملی که لر بودن مردمان لک زبان را تایید می کنند ،آورده شده است .
1- "معین الدین نطنزی" مولف کتاب (منتخب التواریخ) به سال 816 هجری لک ها را یکی از طوایف اصلی قوم لر می داند و می نویسد:چون قوم لر در آن موضع (مانرود) بسیار شدند و بعد از آن هر قبیله به جهت علفخواری (چرای احشام) رو به موضعی نهادند،بعضی به لقب و بعضی به اسم موضعی که قرار گرفتند نام قبیله بدان مشهور شد،مثل روزبهانی،فضلی،داود عباسی،ایازکی،عبدالمالکی و ابوالعباسی که به نام پدر موسوم اند و سلوزی،جنگروی ،لک ،هسته،کوشکی،کارند،سنوبدی،الانی،زخوارکی،براوند(بیرانوند)،زنگنه، مانکره ای ،رازی،سلگی و جودکی که به اسم مواضع خود مشهورند.
همانطور که واضح است او لکها و نیز زنگنه ها و بیرانوند ها را که لک زبانند،در زمره قوم لر می داند.
2-"اسکندر بیک ترکمان" مورخ دوران صفویه در جلد اول کتاب مشهور (عالم آرای عباسی) لک ها را لر و مناطق لک نشین را جزء لرستان و لرکوچک ذکر می کند، او می نویسد:
مجملآ طوایف لر کوچک که در ولایت خرماباد،خاوه،الشتر،صدمره و هندمین اقامت دارند از قدیم الایام به تشیع فطری و ولای اهل بیت و طیبین و طاهرین موصوفند و مولف نزهت القلوب به شرح قصبات و مواضع لر کوچک را به تفصیل مرقوم نساخته آنچه معلوم ذره حقیر گشته ولایت مذکور بر جانب جنوبی عراق(اراک) واقع گشته عرض آن یک طرف به ولایت همدان و قلمرو علیشکر متصل و طرف دیگر به الکاء خوزستان پیوسته طول آن از قصبه بروجرد تا بغداد و سایر محال عراق عرب قریب یکصد فرسخ است(عالم آرای عباسی ،جلد اول، ص 469).
در این کتاب مناطق اصلی لک نشین یعنی الشتر و خاوه که همان دلفان است از طوایف لر کوچک دانسته شده و با حدودی که برای ولایت لر کوچک مشخص شده یعنی از همدان تا خوزستان و از بروجرد تا بغداد؛همه مناطق لک نشین جزء لر کوچک دانسته شده اند.
3-میرزا محمد حسین مستوفی در رساله (آمار مالی و نظامی ایران در سال 1128) در دوره صفویه ،قوم لر را ایرانی الاصل دانسته و آنها را مشتمل بر چهار طایفه می داند:فیلی،لک،بختیاری و ممسنی(فرهنگ ایران زمین،جلد 20،ص 406-409).
دراین رساله مرکز لرفیلی را خرم آباد و طایفه زند را از لر های لک دانسته است.
4- "حبیب الله تابانی"مورخ و مترجم کرد در كتاب (تاریخ تمدن كردستان) در تقسیم بندی گویش های كردی، لری را یكی از گویش های كردی می داند و می نویسد هر چند زبان لری شباهت زیادی به زبان فارسی امروز دارد و این مشابهت سبب شده است كه بعضی آنها را كرد زبان ندانند،در حالی كه این طور نیست و این نظریه از طرف مستشرقین مورد توجه قرار نگرفته زیرا كرد بودن لرها چیزی است كه تردیدی در آن نیست. وی لك ها را شاخه اصلی لرها می داند که زبانشان به كردی نزدیک است. او علاوه بر لکی ، لری را به شاخه های لری فیلی، مامه سامی،كوه کلویی و بختیاری تقسیم می كنند. 5-"اردشیر كشاورز" پژوهشگر و مورخ کرد در كتاب (نقدی بر ایلات و طوایف كرمانشاه )لرها و لك ها را كرد می داند و اطلاق واژه های زبان و قوم به لك و لرها كه هر دو یكی و از شاخه لر[مجموعه] كردها هستند را تحریف واقعیات می داند.
6-"حمید ایزدپناه" ادیب ،شاعر و نویسنده لر در كتاب (فرهنگ لری) می نویسد: در لرستان دو گویش لكی در شمال و لری فیلی در جنوب،شرق و غرب تكلم می شود. وی لکی را یکی از گویشهای اصلی قوم لر می داند.او معتقد است که لکی با لری فیلی زمینه های دستور زبانی و واژه های مشترک زیاد دارد و تفاوت آنها تنها آوایی است. به نظر وی زبان لكی، زبان ادبی لری می باشد.
7-"ایرج كاظمی" ادیب و نویسنده لرستانی که خود از لک زبانان دلفان است در کتاب( مشاهیر لر) گویش لکی را یکی از گویشهای مردمان لرزبان معرفی می کند. 8-"موسوی "در كتاب (سوگ سرایی و سوگ خوانی در لرستان) در تقسیم بندی زبان و گویش لرها می نویسد: لرها به گویش عمده لری، لكی و بختیاری صحبت می كنند.
9"-رحیمی"در كتاب (هرسین در گستره ی تاریخ) لکی را دارای پیوند عنیق با سایر گویشهای لری می داند و می نویسد: گویش لكی آمیخته ای از زبان كردی و لری است و كلمه لك از حرف اول لر و كرد گرفته شده است. 10-"سکندر امان اللهی" نویسنده و انسان شناس بزرگ لر در كتاب (قوم لر)می نویسد: گویش لكی جزو لری است كه با گویش های هورامی و كرمانشاهی (كلهری) همبستگی زیادی دارد. 11-"رحیمی عثمانوندی" در كتاب (بومیان دره مهرگان) كه بی شك كامل ترین اثر در مورد مردم لك است (آقای رحیمی خود تحصیل كرده و گویش مادریش لكی است و به تمام زیر و بم زبان خود آگاهی دارد)می نویسد: لك ها در فرهنگ و منش های تباری با لر همانند و در تمام وجوه اعتقادی و كنش های فرهنگی و بومی با یكدیگر همسان و همانندند و تنها از حیث گویش تفاوت هایی با هم دارند.
12-"علیمردان عسگری عالم "مولف کتابهای(ادبیات شفاهی لر زبانان)و (فرهنگ واژگان لری) که خود از لک های الشتر است لکها را شاخه ای از قوم لر دانسته که پیشتاز عرصه شعر و ادب در غرب کشور هستند.وی واژه های لکی و فیلی را تحت عنوان فرهنگ واژگان لری گردآوری کرده است و قسمت عمده ای از کتاب ادبیات شفاهی لر زبانان را به ادبیات لکی اختصاص داده است.
نظریات زبان شناسی:
برخی منابع لکی را در پیوستار تدریجی فارسی-لری-گورانی در میان لری و گورانی قرار داده ولی همانندیهای آن بیشتر به سمت لری میدانند. برخی زبانشناسان هم لکی را کاملاً در دستهٔ لری طبقهبندی کردهاند.
زینالعابدین شیروانی نویسنده کتاب تاریخی بستانالسیاحه در سدهٔ نوزدهم، لکها به عنوان یکی از ایلهای لر مینامد. در دوران معاصر نیز ح. ایزدپناه نویسنده فرهنگ لکی، کرد دانستن لکها را یک «سوءتفاهم» و ناشی از استفاده واژه کرد از قدیم در معنی مردمان کوچنشین ایرانیتبار در سراسر منطقه میداند.
۷۰ درصد واژگان لکی با زبان فارسی مشترک است. ۷۸ درصد با لری خرمآباد و ۶۹ درصد با لری شمالی.
در لرستان جایگزینی زبانی به سوی لری در میان گویشوران لکی در جریان است و گویشوران لری نیز به نوبه خود گرایش به استفاده بیشتر از فارسی معیار دارند.